مروری بر تجربه موفق آشپزخانه کرامت (Dignity Kitchen) در سنگاپور
چهار مسئله ذهن آقای Koh را سخت به خود مشغول کرده بود و مدام در موردشان فکر میکرد:
- افرادی که دارای معلولیت جسمی و ذهنی هستند، آسیبدیدگان اجتماعی و افراد بیسواد و بدون مهارت، نیاز دارند وارد جامعه شوند؛ آنها هم نیاز به شغل و امرار معاش دارند.
- مردم نیاز به غذا دارند و در عین حال در همه جوامع، بخشی از مردم امنیت غذایی و دسترسی به غذا ندارند.
- برخی سالمندان، افراد بیخانمانها، افراد دارای معلولیت جسمی و ذهنی و برخی بیماران قادر به حرکت برای تامین غذا نیستند و باید غذا را به آنها رساند.
- مادرانی که فرزند دارای معلولیت دارند باید بیاموزند که چگونه با آنها برخورد کنند و چگونه به فرزندشان کمک کنند که از جامعه طرد نشود.
شاید فکر کنیم این مشکلات به هم ربطی ندارند و یا حل آنها بر عهده بهزیستی یا خیریههاست، ولی آقای Koh این طور فکر نکرد. او با خود گفت بهزیستی یا خیریهها ممکن است بتوانند مشکل مالی و معیشتی این گونه افراد را حل کنند ولی آنچه آنها قادر به تامین آن نیستند، «کرامت» این افراد است. باید طرحی نو درانداخت، طرحی که در عین حل این مشکلات، کرامت انسانی افراد را نیز تامین کند. به گفته آقای Koh «ما میخواهیم هر فردی که از آشپزخانه ما خارج میشود، بتواند حس داشتن کرامت انسانی از راه کسب دستمزد زحماتش را تجربه کند. ما افراد را توانمند میسازیم و برای آنها اشتغال ایجاد میکنیم، و از همه مهمتر برایشان فرصتی ایجاد میکنیم تا بتوانند خود را فرد مفیدی در جامعه بدانند».
«پروژه آشپزخانه کرامت» پاسخ آقای Koh به این مسایل بود. پروژهای که او در خصوص راهاندازیاش میگوید: «این ایده در سال ۲۰۰۶ به ذهنم رسید. یک سال طول کشید تا تیمی برای اجرایی کردن این ایده پیدا کنم، بعد مکانی برای اجرا یافتم و بعد از آن دنبال منابع مالی گشتم تا این که توانستم این ایده را در سال ۲۰۱۰ اجرایی کنم».
او در بیان اولین آموزه خود از این پروژه تصریح دارد: «اولین آموزهام از این پروژه این بود که اول نباید برای اجرایی کردن یک ایده، دنبال پول رفت. اول باید تیم اجرایی داشت، باید آدمها را پیدا کرد؛ وقتی تیم پیدا شد، بقیه مسایل هم حل میشود».
اما ایده «پروژه آشپزخانه کرامت» چه بود؟
چرخه کارآفرینی اجتماعی آشپزخانه کرامت به روایت بنیانگذار آن، آقای Koh بسیار ساده است: «ما به افراد دارای معلولیت میآموزیم چگونه آشپزی کنند. غذایی که پخته میشود باید مصرف شود، پس میگردیم افرادی که به غذا دسترسی ندارند را پیدا میکنیم و غذا را به آنها میرسانیم. این پروسه هزینهبر است، پس در گام بعدی میگردیم افرادی را پیدا میکنیم که هزینه این خدمات را بپردازند».
درواقع «پروژه آشپزخانه کرامت» پاسخی بود به چهار مسئلهای که ذهن آقای Koh را مشغول کرده بود. آشپزخانهای که افراد دارای معلولیت در آن غذا بپزند و طی یک فعالیت اجتماعی به جامعه بازگردند؛ آنها که به غذا دسترسی ندارند، غذا دریافت کنند و گرسنه نمانند، و آنها که امکان تحرک فیزیکی برای تامین غذا را ندارند، از خدمات تحویل غذا در محل بهره ببرند. ضمن آن که در هر شعبه، کتابخانه کوچکی از کتابهای دسته دوم ایجاد شد تا مادران صاحب فرزند دارای معلولیت همراه فرزندانشان از این امکان بهرهمند شوند.
آقای Koh آشپزخانه کرامت را در کشور سنگاپور راهاندازی و بعد شعبه دیگری از آن را در کشور هنگ کنگ، تاسیس کرد. هدف او این بود که ضمن ایجاد اشتغال در آشپزخانه کرامت، با ارایه آموزشهای لازم به افراد دارای معلولیت، آنها را در کسب احساس ارزشمندی و کرامت کمک کند. از طرف دیگر با بازگرداندن آنها به جامعه، پذیرش و اعتماد عموم جامعه نسبت به این افراد را نیز افزایش دهد. چهار گروه، جامعه هدف آقای Koh برای دریافت خدمات را تشکیل میدادند. او این چهار گروه که در رده سنی ۱۳تا ۷۸ سال قرار دارند را این گونه معرفی میکند:
- افراد دارای معلولیت جسمی؛
- افراد دارای معلولیت ذهنی؛
- قشر آسیبپذیر جامعه؛
- افراد بیسواد و فاقد مهارت.
آقای Koh منبع درآمد پروژه خود را به به جذب اسپانسر محدود نکرده است. در این پروژه پنج محل درآمدی به این شرح پیشبینی شده است:
- فروش غذا در رستوران و به مشتریهای عادی؛
- سرویس تحویل غذا به خانه و محل کار مشتریها؛
- اجاره دادن محل رستوران برای برگزاری مراسم؛
- ارایه سرویس پذیرایی به شرکتها و موسسات برای برنامهها و مراسم ویژه آنها؛
- برگزاری کلاسها و دورههای آموزشی در زمینه تهیه و فروش غذا.
بنیانگذار آشپزخانه کرامت میگوید: «ما بودجه دولتی نداریم، ما یک کارآفرینی اجتماعی داریم و باید خودمان دخل و خرج کنیم. گردش مالی سالانه ما ۱.۵ میلیون دلار است که از همین پنج محل درآمدی تامین میشود. این پروژه تا به حال توانسته در دو کشور، ۱۵۰ فرد دارای معلولیت را استخدام کند و افراد بسیاری که به غذا دسترسی ندارند را تحت پوشش قرار داده است.»
آیا شروع و پیشبرد چنین پروژهای چالشهایی هم داشته است؟
بدون تردید هیچ پروژهای بدون چالش نیست؛ آنچه مهم است مدیریت چالش و متوقف نماندن در آن است. آقای Koh برخی چالشهای مهمی که این پروژه از سر گذرانده است را این گونه شرح میدهد:
چالش اول پیدا کردن مربی برای آموزش پخت و پز به افراد دارای معلولیت بود.
چالش دوم آموزش به افراد دارای معلولیت ذهنی و جسمی با ویژگیها و نیازهای خاص خود بود.
چالش سوم عموم مردم به عنوان مشتری، خود یک چالش مهم بودند. ما باید مردم را قانع میکردیم که به ما و غذایی که به آنها میدادیم اعتماد کنند. چون کار ما معمول نبود. اگر مردم غذای ما را مصرف نمیکردند ما راهی برای فروش و ادامه کار نداشتیم. این چالش کوچکی نبود.
استراتژی موفق مالی در دوران همهگیری کرونا
آقای Koh محدود به سنگاپور نماند و ایده خود را در کشور هنگ کنگ نیز دنبال کرد و تصمیم داشت که در کشورهای دیگر نیز آن را توسعه دهد ولی با چالش عمدهای به نام «شیوع ویروس کرونا» روبرو شد؛ ویروسی که در همان آغاز کار هر حرکت جمعی را متوقف ساخت. اما او چگونه بر این چالش غلبه کرد و کار خود را ادامه داد؟ آقای Koh میگوید: «همان طور که قبلا توضیح دادم ما به پنج منبع مالی متکی بودیم؛ کرونا چهار منبع مالی ما را قطع کرد. در واقع با شیوع کرونا، ما از پنج محل درآمدی خود، چهار منبع را از دست دادیم. تنها راه باقیمانده برای حفظ مجموعه، سرویس ارسال و تحویل غذا در محل زندگی و کار مشتریان بود. همین سرویس به ما کمک کرد که سرپا بمانیم، چرا که مردم در هر شرایطی – با کرونا یا بیکرونا – نیاز به غذا خوردن دارند و این به ما کمک کرد که بتوانیم کارمان را ادامه دهیم و اتفاقا توانستیم از همین تک منبع، سودآوری خوبی داشته باشیم». او این اتفاق را حاوی یک پیام مهم میداند و میگوید: «پس این توصیه را جدی بگیرید که در هنگام طراحی پروژه کارآفرینی، متکی به یک منبع مالی نباشید، سعی کنید منابع مالی متفاوتی داشته باشید تا اگر یک منبع دچار مشکل شد، منبع دیگر بتواند پروژهتان را حفظ کند».
با وجود مشکلات، آقای Koh همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد و امید دارد که بتواند با گسترش آشپزخانه کرامت در کشورهای دیگر، به افراد بیشتری که به دلایل مختلف – به خصوص معلولیت – از جامعه جدا ماندهاند، برای پیوستن به فعالیتهای اجتماعی و حفظ کرامت انسانیشان کمک کند.