قلدری در موسسات غیرانتفاعی؛ یک احتمال ضعیف یا یک اتفاق آشنا؟!
وقتی صحبت از قلدری در محل کار میشود احتمالا بیشتر ما شرکتهای بزرگ خصوصی و دولتی را در ذهن مجسم میکنیم که با رفتاری زورگویانه و قلدرمآب، کارمندان را تحت فشار قرار میدهند. اما خوب است بدانیم که قلدری در موسسات غیرانتفاعی و حتی عامالمنفعه، یکی از مشکلات جدی است و اگر بیشتر از مراکز دولتی و خصوصی نباشد، کمتر نیست!
تصورعمومی بر این است که چون فعالیت مراکز غیرانتفاعی، متمرکز بر ایجاد تغییرات مثبت، کمک به مردم و رسیدگی به مشکلات جامعه است و آدمهای خوب با اهداف والا در این نوع موسسات کار میکنند، پس هرگز نباید اثری از رفتارهای قلدرمآبانه در آنجا باشد؛ اما این تصور درست نیست. چه بسا گاهی همین ماموریت والا، باعث میشود که فرد خود را محق به هر کاری دانسته و رفتارهای بد خود از جمله قلدری را توجیه کند!
نکته دیگر اینکه در بعضی از این نوع موسسات، افراد نه به خاطر مهارتهای مدیریتی و راهبریشان بلکه به خاطر دلایلی دیگر ترفیع میگیرند. مثلا اگر یک نفر بودجه زیادی برای مجموعه جذب کند یا با قانونگذاران ارتباط خوبی برقرار کند، این موفقیت موجب ترفیع وی میشود. بنابراین ممکن است در یک مؤسسه غیرانتفاعی شخصی به سمت مدیریت منصوب شود که دارای مهارتهای لازم برای کنترل و پیشگیری از رفتارهای سوء در محیط کار نیست.
از سوی دیگر، ساختار سازمانهای غیرانتفاعی اغلب سلسله مراتبی و بالا به پایین است و پاسخگویی مدیران بسیار اندک است. بسیاری از اعضای هیئت مدیره این موسسات اطلاع چندانی از اینکه مدیران چطور با اعضای تیم رفتار میکنند، ندارند!
در عین حال، همیشه از موسسات غیرانتفاعی انتظار میرود که با امکانات کم، زیاد کار کنند. در چنین شرایطی، وقتی که مدیران و اعضای تیم، خود را در فشار کار میبینند، قلدری فرصت رشد و نمود پیدا میکند.
بنابراین در هر کجا که کار میکنید، احتمال بروز این رفتارها هست؛ اما دچار کجفهمی نشوید و هر رفتاری را که خوشایندتان نیست به قلدری تعبیر نکنید.
قلدری چیست؟
قلدری معمولا شامل حوادث مکرر و یا یک الگوی رفتاری است که برای ارعاب، توهین، تنزل یا تحقیر یک فرد خاص یا گروهی از افراد اعمال میشود. قلدری رفتاری یا کلامی میتواند به فرد از لحاظ ذهنی صدمه بزند یا او را منزوی و گوشهگیر کند. بعضی وقتها قلدری آنقدر شدید است که به برخورد فیزیکی هم میانجامد.
طی رفتار قلدرمآبانه، در یک رابطه، طرف دارای قدرت، آشکارا از قدرت خود سوءاستفاده میکند و با رفتارهایی نظیر پرخاشگری سعی در ارعاب طرف دیگر دارد. در این فرآیند یک فرد به صورت مداوم توسط فرد یا گروهی که از او قویترند مورد آزار قرار میگیرد.
اگرچه شاید بیشتر افراد انتظار ندارند که همچنان در سنین بزرگسالی و حتی در محیط کار شاهد رفتار قلدرانه باشند اما بر خلاف انتظار، این اتفاقی است که میافتد. این موضوع آنقدر جدی است که برخی مراکز بهطور تخصصی به مطالعه و ارائه راهکار برای مقابله با قلدری میپردازند. موسسه «قلدری در محل کار» (workplace bullying institute) که برای مطالعه، اصلاح و پیشگیری از رفتار قلدرانه در محل کار بنیان نهاده شده است، قلدری در محل کار را اینگونه تعریف میکند:
رفتار قلدرانه در کار، برای کنترل افراد صورت میگیرد و رفتاری تکرارشونده و مضر برای سلامت یک نفر یا بیشتر است که توسط فرد یا افراد دیگر اعمال میشود. این رفتار که گاهی به صورت توهین کلامی نیز نمود پیدا میکند، رفتاری اهانتآمیز و معمولا آمیخته به تهدید و تحقیر است. هدف این رفتار میتواند خرابکاری و مانعتراشی برای کار باشد.
چطور بفهمیم که واقعا با رفتار قلدرانه مواجه هستیم؟
مراقب باشد که دچار سوء تفاهم نشوید! قرار نیست که شما در محل کارتان با همه دوست باشید. اگر شخص یا اشخاصی مایل نیستند که رابطه خوبی با شما برقرار کنند، حتما به آن معنی نیست که آنها قصد قلدری و سلطهجویی بر شما را دارند.
اگر با مصادیق رفتاری زیر، آن هم نه یک بار، بلکه بهطور تکرارشونده مواجه شدید، آن وقت میتوانید فکر کنید که مورد قلدری واقع شدهاید:
– شخصی در محل کار، در مقابل دیگران یا در خفا، دائما بر سر شما فریاد میزند! این شخص میتواند رئیس، مدیر یا همکار شما باشد.
– رئیستان خودش را بیش از اندازه جدی میگیرد و فکر میکند خدای شماست و انتظار دارد شما همواره بی چون و چرا از او تبعیت کنید!
– یک الگوی رفتاری زننده نسبت به شما اعمال میشود. یک شخص رفتار بدش را نسبت به شما تکرار میکند و یا عدهای از اشخاص، رفتار بد مشابهی با شما دارند، انگار که این رفتار بد سیستماتیک شده است.
– توسط فردی در محل کار با آزار کلامی براساس جنسیت، نژاد یا لهجه مواجه میشوید.
– اطلاعاتی که برای انجام درست کارتان لازم دارید از شما پنهان میشود و یا اطلاعات غلط به شما میدهند.
– در وقت ناهار، وقتی وارد جمع میشوید، بقیه دارند در مورد شما پچ پچ میکنند.
– عدهای از افراد علیه شما متحد میشوند و توطئه میکنند.
– فرد یا افرادی سعی میکنند که شما را به دردسر بیندازند، بد جلوه دهند یا نتیجه کارهایتان را به نام خود تمام کنند. مثل وقتی که همه همدستی میکنند تا شیفتهای کاری سخت یا دشوارترین بخش کارها نصیب شما شود.
– همه مراقب رفتار شما هستند و انگار منتظرند که اشتباه کنید.
– وظایف غیرمنطقی و کار اضافه و بیش از مسئولیتتان به شما تحمیل میشود.
– در محل کار به انزوا کشیده میشوید.
– بهطور مداوم مورد انتقادهای بیمورد و مجازاتهای بیجا قرار میگیرید.
– شاهد دستکاری وسایل کار شخصیتان (مثل کامپیوتر و…) به منظور ایجاد اخلال در کارتان هستید.
– دسترسی شما به برنامههای آموزشی و کمکی برای کار، محدود یا مسدود میشود.
شما همچنین ممکن است از سوی مدیرتان مورد قلدری واقع شوید. مدیرتان ممکن است رفتارهایی که در بالا ذکر شد را نسبت به شما اعمال کند. مدیران قلدر در موسسات غیرانتفاعی، معمولا در یکی از سه دسته زیر جای میگیرند:
– قلدری سختگیرانه: در این حالت غالبا رئیس سعی دارد استانداردهای فضای تجاری را بر کار غیرانتفاعی حاکم کند بدون توجه به اینکه آیا آنها متناسب این فضا هستند یا خیر. روش او اعمال نگرانی اغراقآمیز برای انجام کارهاست. مثلا جلسه باید به موقع شروع شود حتی اگر هیچکس آنجا نیست!
– قلدران متخصص: این تعریف شامل کسانی میشود که از تجربه و تخصص خود به عنوان توجیهی برای قلدریشان استفاده میکنند! مثلا کسانی که میگویند من ۳۳ سال عضو هیئت مدیره بودهام و همیشه به همین روش کار کردهام! آنها دیگران را به بهانه کمبود تجربه، بایکوت میکنند.
– قلدری به روش منفعلانه تهاجمی: چنین افرادی معمولا به این صورت نظر خود را تحمیل میکنند: اگر نمیخواهید به روش من عمل کنید مشکلی نیست، هر طور مایل هستید این کار را انجام دهید، اما دیگر روی همکاری من حساب نکنید.
اما وقتی فهمیدیم که واقعا مورد رفتار قلدرانه واقع شدهایم چه؟ آیا باید بیتفاوت باشیم و برای حفظ کارمان چیزی نگوییم؟ میدان را خالی کنیم و از موضوع بگذریم؟ یا با قلدرها به مبارزه برخیزیم؟… اگر آثار این رفتار را بدانیم، ضرورت نشان دادن عکسالعمل سازنده به آن، بیشتر برایمان روشن میشود.
اثر رفتار قلدرانه بر فرد و کارکرد او چیست؟
افرادی که رفتار قلدرانه را تجربه میکنند عموما گرفتار برخی عوارض روانی میشوند از جمله: عصبانیت و ترس از محیط کار، احساس سرخوردگی و بیچارگی، آسیبپذیری، از دست دادن اعتماد به نفس و نگرانی مداوم از بازگشت به محل کار.
برخی افراد دچار علایم فیزیکی یا روان- تنی نیز میشوند، مانند: کمخوابی یا بدخوابی، معده درد، کماشتهایی یا بیاشتهایی، سردرد، ترس و اضطراب، کاهش تمرکز، استرس و کاهش کارایی.
بعضی نیز دچار تغییرات رفتاری میشوند مثلا در خانه، بیش از حد در مورد مشکلات محل کار صحبت میکنند.
تمامی این عوارض نشان میدهد که رفتار قلدرمآبانه چگونه میتواند کیفیت زندگی انسانها را تحت تاثیر قرار دهد؛ از این رو نشان دادن واکنش به این رفتار، برای داشتن زندگی سالم فردی و اجتماعی، اقدامی ضروری است.
در برابر قلدرها چه باید کرد؟
پیش از هر چیز نسبت به اینکه مورد قلدری واقع شدهاید بیتفاوت نباشید. به خود نگویید که با همه اینطور رفتار میشود یا من لیاقتم همین است! همانطور که قلدرهای مدرسه به دنبال افراد تنها و ضعیف هستند، قلدرهای محل کار به دنبال کارمندانی هستند که آنها را تهدیدی برای زندگی حرفهای خود میدانند. اگر تنها حضور شما باعث شود که کسی فکر کند او بد جلوه میکند و دوست دارد که شما را پایین بکشد، این تاییدی بر توانایی شماست! شما باید بدانید که در کارتان خوب هستید و نگذارید کسی شما را نسبت به خودتان نامطمئن کند. آنچه باید انجام دهید این است که: قلدری را متوقف کنید! اما چگونه؟
– آرام باشید و مدتی صبر کنید. همه چیز را مرور کنید و دوباره مطمئن شوید که موضوع را درست فهمیدهاید؛ گاهی احساسات ما قضاوتمان را تحت تاثیر قرار میدهد.
– مستقیما از شخص قلدر بخواهید که رفتارش را متوقف کند. به یاد داشته باشید که مقابله به مثل نکنید و قلدری را تشدید ننمایید. اگر فرد همچنان به کارش ادامه داد، به مرجع بالاتر وی رجوع کنید.
– اگر طرف مدیر شماست، کار سختتر است. شما باید با شخص دیگری در مورد رفتار مدیرتان صحبت کنید. شخصی که قدرت عمل و اختیار کافی دارد. معمولا افرادی در بخش منابع انسانی مسئول رسیدگی به این مسائل هستند. بنابراین اول باید سیستم سازمان خود را بشناسید تا مطمئن شوید فرد درستی که باید با او حرف بزنید کیست.
– بعد از صحبت با فرد مطمئن، به فکر این باشید که هر مدرکی را در اثبات رفتار قلدرانه طرف مقابلتان، نگه دارید. مثل ایمیل یا مدارکی از این دست.
– شاهد بگیرید! یکی از همکارانتان را به عنوان شاهد داشته باشید که بتواند از شما حمایت کند.
– نتیجه شکایت خود از فرد قلدر را پیگیری کنید!
توان خود را بازیابید!
مورد قلدری واقع شدن و همچنین روند مقابله با اشخاص قلدر، گاهی شما را خسته و ضعیف میکند. نگذارید ضعف بر شما غلبه کند. به هر شکلی توان خود را بازیابید و آن را حفظ کنید:
– اگر لازم است چند روزی به تعطیلات بروید.
– خارج از محیط کار فعالیتهای مفرح انجام دهید. این کار میتواند خواندن کتاب یا ورزش یا مهمانی یا هر چیزی باشد که دوست دارید.
– با پزشک یا مشاور صحبت کنید.
– از موقعیت فرار نکنید اما اگر لازم میدانید کار خود را عوض کنید.
از رفتار قلدرمآبانه در محل کار پیشگیری کنید!
در مواجهه با قلدری، اعضای تیم نسبت به مدیران خود دارای قدرت عمل و اختیار کمتری هستند. اگرچه این موضوع میتواند با وجود یک مدیر قلدر، مشکل و ضعف محسوب شود اما از طرفی اگر یک مدیر خوب از قدرت خود برای پیشگیری از بروز رفتارهای قلدرانه استفاده کند، این مسئله میتواند به نقطه قوت تبدیل گردد. شما به عنوان یک مدیر، از راههای زیر میتوانید به کنترل قلدری در محل کار کمک کنید:
– قوانین سفت و سختی برای مقابله با قلدری وضع کنید.
– سیاست درهای باز را همیشه حفظ کنید و پذیرای اعضای تیم خود باشید.
– با رفتارهای قلدرانه به سرعت برخورد کنید و شکایات را فورا بررسی کنید.
– میزان رقابت را در سازمان کنترل کنید. رقابت در حالی که نتایج مثبت دارد میتواند باعث بروز رفتارهای منفی هم بشود.
– برقراری ارتباط بین مدیران و اعضای تیم را ترغیب و حمایت کنید.
– رفتار احترامآمیز را تشویق و تقویت کنید و آن را به صورت فرهنگ کاری و رفتار حرفهای در سازمانتان درآورید.
– یک سیستم اداری داشته باشید که گزارشدهی هم بخشی از آن باشد. بخشی از این گزارش باید مربوط به جنبههای رفتاری کارکنان باشد.
– همه را در مورد این موضوع آموزش دهید که قلدری در محل کار یک مسئله مهم است. به آنها بگویید که قلدری چیست و در صورت مواجهه با آن، از چه کسی باید کمک بگیرند.
– راهحلها را پیش از آنکه موضوع از کنترل خارج شود اجرا کنید.
– مدیران را آموزش دهید که چطور با این موقعیتها برخورد کنند و به آنها بگویید حتی اگر شکایت رسمی نشده، چطور به موضوع رسیدگی کنند.
– در مواقع لازم، یک شخص بیطرف را برای کمک و ارزیابی موقعیت داشته باشید.
منابع: